از معارف تا معاريف دايرة‏المعارف جامع اسلامی

دايرة‏المعارف‏نويسي و پيدايش دانشنامه‏ها و مجموعه‏هاي چنددانشي، در هر كشور و ميان هر ملتي نشان‏دهنده عزم راسخ و تصميم جدي آن كشور و ملت در جهت بقا و زندگي، بر موازين علمي و همراه و همگون با عصر و زمانه‏اي است كه در آن به سر مي‏برند؛ زيرا پيشرفتهاي علمي و رشد روزافزون رشته‏هاي گوناگون علم و تكنولوژي و اطلاعات در روزگار
پنجشنبه، 14 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
از معارف تا معاريف دايرة‏المعارف جامع اسلامی

از معارف تا معاريف دايرة‏المعارف جامع اسلامی
از معارف تا معاريف دايرة‏المعارف جامع اسلامی


 

نویسنده : علی رفيعی‏علا مرودشتی




 
دايرة‏المعارف‏نويسي و پيدايش دانشنامه‏ها و مجموعه‏هاي چنددانشي، در هر كشور و ميان هر ملتي نشان‏دهنده عزم راسخ و تصميم جدي آن كشور و ملت در جهت بقا و زندگي، بر موازين علمي و همراه و همگون با عصر و زمانه‏اي است كه در آن به سر مي‏برند؛ زيرا پيشرفتهاي علمي و رشد روزافزون رشته‏هاي گوناگون علم و تكنولوژي و اطلاعات در روزگار ما، اطلاع و آگاهي از آنها را از چند جهت براي نسل حاضر، مواجه با مشكل كرده است؛ تا آنجا كه نه‏تنها آگاهي از آن رشته‏ها و اطلاعات روزآمد براي عامه مردم كه براي خواص نيز، امكان‏پذير نيست؛ و تنها از طريق دايرة‏المعارفها و مجموعه‏هاي چند دانشي است كه مي‏توان نوعي ارتباط و اتصال به علوم گوناگون و رشته‏هاي مختلف هنر و فنون را براي عموم افراد جامعه، به ويژه غيرمتخصصان فراهم آورد.
اطلاع از چگونگي و تاريخچه پيدايش اين نوع كتابها و منابع دايرة‏المعارفي يا دايرة‏المعارف‏گونه، خود حديث و داستاني مفصل دارد كه در اين مختصر نمي‏گنجد و دراينجا تنها به اختصار به آن مي‏پردازيم.
دايرة‏المعارف يا دائرة‏المعارف، ترجمه كلمه «انسيكلوپديا» (Encyclopedia) در زبانهاي فرنگي است و گويا نخستين بار در سال 1293 ق / 1876 م، با تأليف «دائرة‏المعارف» تاليف پطرس بستاني، در لبنان، وارد حوزه فرهنگي اسلامي و عربي و سپس ايراني گرديده است. پس از آن با انتشار دائرة‏المعارف القرن العشرين اثر فريدوجدي، در 1357 ق / 1938 م و دائرة‏المعارف اثر فؤاد افرام بستاني و ترجمه دائرة‏المعارف الاسلاميه كه متن انگليسي و آلماني و فرانسوي آن بين سالهاي 1913-1938 م در اروپا منتشر شده بود، اين اصطلاح در مجامع علمي و اسلامي كشورهاي اسلامي و ايران رواج يافت. كلمه "Encyclopedia" و "Encyclopedie" و "Enzyklopadie" شكلهاي لاتيني شده عبارت يوناني "Enkukliospaideia" كه به زبانهاي جديد اروپايي وارد شده است و مركب از سه جزء "En" و "Cycle=Kuklios" به معناي دايره و "Paideia" به معناي آموزش و تعليم است.
كلمه «انسيكلوپديا» را يونانيان باستان، بر مجموعه مواد و موضوعات آموزشي اطلاق مي‏كردند و آن هفت موضوع و دانش بود كه اساس علم و معرفت آن روزگار شمرده مي‏شد و عبارت بود از: دستور زبان (صرف و نحو)، منطق، بلاغت، حساب، هندسه، موسيقي و هيئت. اين كلمه نخستين بار در 1531 م. در انگلستان و در 1532 م. در فرانسه و در 1559 م. در آلمان براي مجموعه‏هاي چند دانشي يا كتابهايي كه در آنها از علوم و فنون مختلف بحث مي‏گرديد، به كار گرفته شد.
با توجه به تعاريفي كه در مورد دايرة‏المعارف شده، اين عنوان و كلمه يا اصطلاح، عنوان عمومي هر يك از كتابهايي است كه حاوي زبده مختصري از رشته‏هاي گوناگون دانش بشري يا رشته‏اي خاص و معين است و شامل دو قسم خاص و دو بخش عام است و هر يك از اين اقسام و بخشها يا به ترتيب موضوعي است كه دايرة‏المعارف موضوعي ناميده مي‏شود يا بر اساس حروف تهجّي تنظيم گرديده است كه آن را دايرة‏المعارف الفبايي مي‏نامند.
وجه اشتراك دايرة‏المعارفها، لغت‏نامه‏ها و اطلسها و اصولاً مجموعه‏هاي چنددانشي در اين است كه همگي كتابهاي مرجع شناخته شده‏اند؛ وگرنه ديگر وجه اشتراكي ندارند.

تاريخچه دايرة‏المعارف‏نويسي در جهان اسلام:
 

يكي از اركان اصلي دين مقدس اسلام كه خود دين علم، آگاهي، حكمت و اجتهاد است، معرفت و شناخت است.
نخستين پيام آن كلمه «اِقرأ» است و در آيات بسياري از قرآن مجيد امر به خواندن و نوشتن و تعليم و تعلم و تفكر و تدبر شده است. دانش‏جويي و دانش‏طلبي، يك فريضه معرفي شده و در سخنان پيشوايان و امامان معصوم (ع) و رهبران ديني كلمات و جملات و روايات فراواني در فضيلت دانش و دانش‏طلبي، ارزش علم و عالمان، كتابت و تعليم آمده است كه اهميت و پايگاه علم و معرفت را از نظر آنان نشان مي‏دهد. اما از آنجا كه دامنه علوم و معارف بسيار گسترده و عمر انسانها بس كوتاه و مشغله‏هاي فراوان آنان در امر تأمين معاش، موانع بسياري بر سر راه دستيابي انسانها به علوم به وجود مي‏آورد، از همان ديرباز، پيامبر گرامي اسلام و پيشوايان معصوم (ع) راه و كيفيت دانش‏اندوزي و حتي چگونگي ثبت و ضبط علوم را براي پيروان اسلام تبيين كرده‏اند.
پيامبر اسلام (ص) در سخني كوتاه راه فراگيري دانش را به شكلي روشن توضيح داده است:
«اَلْعِلْمُ اَكْثَرُ مِنْ أَنْ يُحْصي، فَخُذْمِنْ كُلِّ عِلْمٍ اَحْسَنَهُ» (دامنه علم چنان گسترده است كه به شماره نمي‏آيد پس از هر دانشي بهترينش را فراگيريد).
و امام علي (ع) چنان مي‏فرمايد: «خُذُوا مِنْ كُلِّ عِلْمٍ اَرْواحَهُ وَ دَعُوا ظُرُوفَهُ فَاِنَّ الْعِلْمَ كَثيرٌ وَالْعُمرَ قَصيرٌ» (از هر دانشي روح، عصاره، لبّ و مغز آن را برگيريد و پوسته‏هاي آن را رها كنيد؛ زيرا علم پردامنه و گسترده است و عمر كوتاه و زودگذر).
با توجه به اين سفارشها و توصيه‏ها و رهنمودها، دانشمندان اسلامي، از همان ديرباز، درصدد برآمدند كه مهمترين و اصولي‏ترين و روح و عصاره علوم و مسائل علمي و فرهنگي را برگزينند و درواقع، خلاصه و فشرده علوم و فنون و معارف اسلامي و بشري را در مجموعه‏هايي قابل فهم عموم گرد آورند؛ تا جامعه اسلامي به هنگام نياز بتواند با مراجعه به آنها، به رفع نيازها و پرسشهاي خويش بپردازد و دامنه اطلاعات و آگاهي خويش را توسعه و رشد دهد. بدين‏گونه بود كه صدها مجموعه چنددانشي و دايرة‏المعارف‏گونه پديد آمد.
آغاز اين حركت علمي و اساسي به سده‏هاي نخستين اسلامي بازمي‏گردد؛ يعني بلافاصله پس از نخستين ترجمه‏هاي متون خارجي به زبان عربي، ضرورت طبقه‏بندي علوم و معارف جديد در ميان جامعه اسلامي و مجامع علمي جهان اسلام، احساس شد و اين ضرورت باعث پيدايش انواع گوناگون كتابهاي چنددانشي و دايرة‏المعارف‏گونه گرديد.
از نخستين مجموعه‏هايي از اين دست، مي‏توان كتاب ارزشمند الحيوان اثر جاحظ (متوفي 255 ق / 869 م) را نام برد كه از اواسط سده سوم هجري در اسلام پديد آمد.
از آن پس مجموعه‏هايي تأليف و تصنيف شد چون: اقسام العلوم اثر ابوزيد بلخي (متوفي 322 ق / 934 م)، احصاء العلوم اثر ابونصر فارابي (متوفي 339 ق / 950 م)، مفاتيح‏العلوم اثر خوارزمي (تاليف 367 تا 381 ق / 979 تا 991 م)، الفهرست اثر ابن‏نديم بغدادي (متوفي 387 ق / 998 م)، كتابهاي قانون، شفا و دانشنامه علايي اثر ابوعلي‏سينا (متوفي 428 ق / 1038 م)، طبقات العلوم يا طبقات العلم في كل فنّ اثر ابيوردي (متوفي 507 ق / 1113 م)، مفتاح العلوم اثر سكّاكي (متوفي 626 ق / 1229 م)، موضوعات العلوم و تعاريفها يا تعريفات العلوم و موضوعاتها اثر قاضي بيضاوي (متوفي 685 ق / 1286 م)، نهاية‏الادب في فنون‏الادب اثر نويري (متوفي 733 ق / 1333 م)، صبح الاعثي اثر قلقشندي (متوفي 821 ق / 1318 م)، اغوذج العلوم اثر جلال‏الدين دواني (متوفي 907 ق / 1501 م)، مفتاح‏السعادة و مصباح‏السيادة اثر طاش كبري‏زاده (متوفي 968 ق / 1561 م)، انموذج‏العلوم اثر ميرداماد (متوفي 1041 ق / 1631 م)، كشف‏الظنون اثر حاجي خليفه (متوفي 1068 ق / 1658 م)، بحارالانوار اثر علامه مجلسي (متوفي 1111 ق / 1699 م)، كشاف اصطلاحات الفنون اثر تهانوي (متوفي 1158 ق / 1745 م)، دو اثر العلوم و جداول الرسوم اثر ميرزامحمد اخباري (متوفي 1232 ق / 1817 م)، جام جم في آثار العلم اثر ملاحسين جمعي (متوفي 1319 ق / 1901 م)، الذريعه الي تصانيف الشيعه اثر آقابزرگ تهراني (متوفي 1389 ق / 1969 م) و صدها مجموعه چند دانشي ديگر در سده‏هاي مختلف اسلامي.
اين مجموعه‏ها بيشتر به شكل موضوعي تهيه و تنظيم شده بودند؛ و به صورت پراكنده تنظيم الفبايي نيز در ميان اين مجموعه‏ها يافت مي‏شد. اما درواقع تحول تنظيم مطالب دايرة‏المعارفي از ترتيب موضوعي و رشته‏اي به الفبايي به صورت كامل در اواخر سده هفده و اوايل سده هجدهم ميلادي ابتدا در اروپا تثبيت شد و سپس در كشورهاي اسلامي و ايران رواج عام يافت. در كشورهاي اسلامي عربي‏زبان، به جاي اين عنوان گاه از عنوان «موسوعه» نيز استفاده شده است.
پيدايش مجموعه‏هاي علمي چند دانشه و جنگهاي دايرة‏المعارف‏گونه، در ايران، ريشه و سابقه‏اي ديرينه و حتي پيش از اسلام دارد كه از آن‏جمله مي‏توان به مجموعه «دينكرت» (Denkart) يا دينكرد، نام برد كه در اواخر سده سوم هجري / نهم ميلادي تدوين شد و با گرايش بيشتر ايرانيان به اسلام، اين دانش جديد، در ميان آنان بيش از پيش رواج يافت و موجب ايجاد دانشنامه‏ها، و مجموعه‏هاي چنددانشي گوناگون گرديد كه به بسياري از آنان پيش از اين اشاره شد.
اما پيشينه ظهور دايرة‏المعارف‏هاي فارسي در ايران به اوايل سده پنجم هجري / يازدهم ميلادي بازمي‏گردد كه نمونه‏هاي بارز آن: دانشنامه علايي از ابوعلي‏سينا، جام جهان‏نما از بهمنيار، كيمياي سعادت از غزالي، نزهت‏نامه علايي از شهمردان رازي است؛ و از همين دست در اين اواخر مي‏توان از لغت‏نامه علي‏اكبر دهخدا دايرة‏المعارف فارسي اثر مصاحب، دانشنامه ايران و اسلام، دايرة‏المعارف تشيع و دايرة‏المعارف بزرگ اسلامي نام برد.
يكي از اين مجموعه‏ها كه اكنون مورد سخن و نوشتار ماست، كتاب ارزنده و عموم‏پسند معارف و معاريف = دايرة‏المعارف جامع اسلامي است كه مي‏توان آن را نوعي دايرة‏المعارف حديث و فقه نيز ناميد. زيرا براي هر عنوان و مدخل آن كه به صورت الفبايي تهيه و تدوين شده است، حديث يا احاديثي و گاه حكمي فقهي استخراج شده است.
مؤلف اين اثر و دانشنامه، چنانكه خود نوشته، در 1313 ش / 1354 ق / 1935 م؛ در روستاي گنخك دشتي، از توابع بوشهر، ديده به جهان گشوده و در 1368 قمري به همراه پدر خود وارد حوزه علميه نجف شده است. پس از هجده سال كه در آن حوزه مقدس به تحصيل پرداخت، به زادگاه خويش بازگشت و پس از دو سال اقامت در شهر خور موج، به درخواست مردم بوشهر و با عنوان نماينده آيت‏الله العظمي سيدمحسن حكيم به آن شهر رفت و پس از 15 سال اقامت در آن شهر به دارالعلم قم مهاجرت كرد و به تأليف و تصنيف كتابهاي دروس حوزوي و شرح و بسط آنها پرداخت و اين مجموعه حاصل سالها تلاش و كار مداوم وي است.
وي در مقدمه چاپ نخست پنج جلدي اين اثر كه در 1369 ش. انتشار يافت، هدف خويش را از تهيه اين مجموعه چنين باز نموده است: «در آغاز هدف اين بود كه مطالبي ديني، اخلاقي، اجتماعي را از متن احاديث استخراج و ترجمه نموده و دسته‏بندي كند و آنها را ذيل عناوين و مداخل، واژه‏هاي مجرد و تركيبي كه فرهنگ جامعه اسلامي با آنها مأنوس است قرار داده و به صورت الفبايي تنظيم سازد. اما درحين عمل به مصداق «الكلام تجرّ الكلام» به نگارش اموري ناچار شده كه در اول هدف نبوده است. زيرا در اول تهيه فرهنگ و دايرة‏المعارف حديث موردنظر بوده است. از اين رو، در اين مجموعه از آيات قرآني نيز، استفاده شده، چنانكه به تدوين شرح حال افراد و اشخاص و مسائل مختلف ديگر اقتصادي، سياسي و جغرافيايي نيز پرداخته شده است و نام كتاب نيز از همين سرچشمه گرفته است. زيرا از يك طرف كتاب شامل معارف بزرگ و شكوهمند اسلامي است و از جانب ديگر شرح حال بسياري از معاريف و شخصيتها نيز در آن فراهم آمده است كه جمعاً نام معارف و معاريف به خود گرفته است.»
با موضوعاتي مانند: احكام، اخلاق، تاريخ، علوم، اعلام و اصطلاحات اسلامي، اين اثر بار اول در پنج جلد در 1369 شمسي در قم منتشر گرديد با 2443 صفحه. چاپ دوم با تجديدنظر و اضافات در 10 جلد شامل 6949 صفحه و در تيراژ 2000 نسخه در 1376 شمسي در قم انتشار يافت؛ و اكنون در اين چاپ با تعداد صفحات بيشتر، تجديدنظر و اضافات كلي در آن صورت گرفته كه خود نشانگر همت بسيار اين مؤلف دانشور و فرزانه است. در اين چاپ جديد، پس از نام اصلي آن (معارف و معاريف) نام «دايرة‏المعارف جامع اسلامي» نيز ديده مي‏شود كه خود بيانگر قصد و نيت مؤلف و ازدياد موضوعات جديداسلامي و مداخل و عناوين ديگر است.
كساني كه چاپ اول اين اثر را مطالعه كرده‏اند وقتي چاپ جديد آن را مشاهده مي‏كنند، به خوبي تفاوت ميان اين دو چاپ را درمي‏يابند و مطالب و مداخل اضافي را آشكارا مي‏بينند و همچنين زحمات و كوشش را نيز كه مؤلف در اضافه كردن و گسترش دادن عناوين و مدخلهاي پيشين و هرچه بيشتر بارور كردن و مفيدتر ساختن آنها متحمل شده است، به خوبي درمي‏يابند.
تلاش و كوششي كه مؤلف اين مجموعه در استخراج احاديث براي هر عنوان از عناوين اين دانشنامه، نموده واقعاً ستودني است. براي مثال، عناوين: اگر، امانات، اوباش، بازجويي، بافندگي، بوريا، پيري، تنور، جاسوس، جرعه، جريدتين، جنازه، حوله، خار، درباري، رشوه، روضه، سبزه، سوگواري، شعار، شوخي، ضريح، عرفيّات، عمومي، گريه، مجلي، مو، مهمان، نوشابه، هضم، هيزم، واژه‏ها و اصطلاحات و عناويني است بسيار مأنوس كه همه خيال مي‏كنند معاني آنها را كاملاً مي‏دانند؛ و چون بسيار در سطح فرهنگ و جامعه متداول است، همگان تصور مي‏كنند به معاني و مفاهيم آنها آشنايي دارند. اما اينكه اين افراد تا چه اندازه و تا چه محدوده‏اي قادر به توضيح و شرح و بسط آنها هستند، مشخص نيست و اگر از كسي پرسيده شود كلمه «اگر» يا «خار» يا «مو» را توضيح دهد، پس از لختي درنگ خواهد گفت: «اگر» همان «اگر» يا «خار» همان «خار» يا «مو» همان «مو» است ديگر. همانند آن كه از وي پرسيدند: «انا اعطيناك الكوثر» يعني چه؟
گفت: يعني «انا اعطيناك الكوثر» و ديگر هيچ.
حال بايد توجه داشت كه انتخاب اين عناوين و استخراج آيات و احاديث از كتابهاي مختلف روايي براي توضيح و تبيين اين اصطلاحات آشكار و رايج، از نظر جامعه، خود چه كار طاقت‏فرسايي است و چه زحمت و رنج بسياري مي‏طلبد.
همچنين يافتن عناويني مانند: اقليما، اليّا (پيغمبري از بني‏اسرائيل) اوطاس، بارقليط، جابلقا و جابلسا، جت (قومي صحرانشين در هند)، جعفر (نهري در بهشت)، جلاهق، جودي (كوه)، خرفه، خرنوب، رضوي (كوه)، سبوح، سحور، سقنقوري، سكماسك، سكون، سلقلق، طهليل (نام ملك)، عبيطه، غرانيق غلول، كلور، مايوسنج (نام غلامي است)، مخافير و مانند اينها در منابع گوناگون و مآخذي كه كمتر در دسترس است، نيز كوشش جدي مي‏طلبد و عشق وافر و حوصله‏اي زياد؛ به ويژه اگر گردآورنده و تهيه‏كننده تنها يك نفر باشد. اين كار اگر گروهي انجام گيرد خود شاهكار است؛ چه رسد به اينكه يك نفر يك تنه چنين كار سترگي را انجام دهد. در انتخاب عناوين تركيبي نيز دقت شده است كه از متن فرهنگ جامعه استخراج شوند و در ذيل آنها مسائل و موضوعات مهم اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي به بحث گذاشته شوند. اين عناوين تركيبي گاهي بسيار جالب، خواندني، شيرين و جذاب است. زيرا بسياري از اين عناوين را در كمتر جايي مي‏توان پيدا كرد كه به اين جذابي و شيريني، مباحثي را به دنبال داشته باشد. براي نمونه، به اين عناوين و مدخلها توجه شود:
آب دادن، آب سرد، آبگوشت، آرايشگر، خانواده فرعون، آزادي بيان، آسياي جهنم، آيات نهگانه موسي (ع)، ابن الوقت، اختلاف افراد بشر در خلقت، ارباع كوفه، اشعري‏هاي قم، انقلابيون خودسر، با آل علي هر كه درافتاد...، بقلة الحمقاء، بيت ايل، پيرزن، تاريخ تكرار مي‏شود، تلخي جان كندن، جانوراني كه در كشتي نوح بودند، جايزه سلطان، جنگانيدن حيوانات، چهارقل، چين نخل، حديده محماة، حزب الله‏اي، حمالة الحطب، حليله شرعي، خشت طلا، اصحاب عيسي، دابة الارض، دحوالارض، دست زدن (كف زدن) دينفروش، ذوالجناح، رنگ كردن مو، ريگ‏پراني، سلسلة‏الذهب، سؤال قبر، شب‏نشين، مالك دوزخ، مسئله‏گر، نامه عمل، ناودان كعبه، ولگردي، هوچيگري، هورقيما و صدها عنوان تركيبي ديگري كه در كمتر كتابي ثبت و تشريح شده است، در اين كتاب و مجموعه با شيوه‏اي جالب و خواندني جمع‏آوري شده است. از همه مهمتر اينكه ذيل هر يك از اين عناوين به تناسب يك يا چند حديث و روايت استخراج و ترجمه شده است.
اين دانشنامه همچون ديگر دايرة‏المعارف‏هاي علمي و تخصصي جديد به شكلي منظم و با عناويني مشخص و روشمند نيست؛ و در بسياري از موارد انتخاب عناوين و مدخلها بدون ضابطه‏اي مشخص و دائرة‏المعارفي و شناخته شده است و حتي با ديگر فرهنگها و مجموعه‏هاي چند دانشي سنتي در فرهنگ اسلامي نيز تناسبي ندارد و تنها از قاعده الفبايي كردن عناوين پيروي شده و همچنين بسياري از مدخلها، عناوين دايرة‏المعارفي به شكل معهود و رايج نيستند و تنها يك لغت به شمار مي‏روند. با اين حال مي‏توان اين كتاب جامع‏الاطراف را كه در ظن خود كمتر نظير آن پيدا يافت مي‏شود، يكي از مجموعه‏هاي چند دانشي و دايرة‏المعارفي و دانشنامه‏اي به شمار آورد و از آن استفاده فراوان برد. به ويژه كه كوشش شده است مطالب ذيل عناوين كوتاه و مختصر اما مفيد باشد و با نثري رايج و همه كس فهم و با شكل ظاهري خوب و دوستونه و حروفچيني جالب و تجليدي زيبا و چشم‏نواز منابعي كه مورد استفاده مؤلف محترم قرار گرفته بيشتر منابع و مآخذ حديثي و روايي است؛ مانند: كتب اربعه: اصول و فروع كافي، كتاب من لايحضره الفقيه، تهذيب الاحكام، الاستبصار؛ و كتب سته يا به تعبير درست‏تر كتب تسعه: صحيح مسلم، صحيح نجاري، مشهد احمدبن حنبل؛ سنن ابوداود، سنن نساني، سنن ترمذي سنن ابن ماجه، الموطا مالك و ديگر مجاميع حديثي و روايي مانند: خصالي؛ مواعظ؛ كمال‏الدين صدوق، مصابيح، جامع‏الاصول، تهذيب الكمال، تحفة الاشراف، مشكل الاثار، مستدرك حاكم، سنن بيهقي، كنزالعمال، منهاج‏السنة، اعلام الوري، وسائل الشيعه، مستدرك الوسائل، بحارالانوار و دهها كتاب حديثي ديگر از شيعه و سني.
نويسنده از منابع تاريخي و رجالي همچون: سيره ابن هشام، طبقات ابن سعد، فهرست ابن نديم، فهرست طوسي، رجال طوسي، رجال نجاشي، رجال‏كش، تاريخ يعقوبي، تاريخ طبري، مروج‏الذهب، اسدالغايه، الاصابه، الاستيعاب، وفيات الاعيان، الكامل ابن اثير، تاريخ ابن خلدون و بسياري از كتابهاي تاريخي، رجالي و طبقات ديگر نيز، استفاده كرده است. چنانكه از فرهنگها و قواميس مانند: تهذيب اللغه، اساس الاقتباس، غياث‏اللغات، منتهي الارب، لسان العرب، فرهنگ نظام، آذندراج، برهان قاطع، لغت‏نامه دهخدا و فرهنگ‏ها و قواميس ديگر نيز بهره برده است.
او از كتابهاي تفسير مانند: تفسير طبري، تفسير مجمع‏البيان، تفسير دُرّالمنثور، تفسر صافي، تفسير الميزان و صدها تفسير ديگر از شيعه و اهل سنت غافل نبوده و از آنها در تدوين و مفيدسازي اين مجموعه استفاده كرده است. همچنين از بسياري كتب فقهي شيعه و سني، كتابهاي اخلاقي، حقوقي، ادبي، دايرة‏المعارف‏هاي عمومي و تخصصي و مجاميع علمي ديگر نيز در حد لزوم بهره‏برداري كرده است و مي‏توان ادعا كرد كه مؤلف، به ويژه در اين ويرايش جديد اثر و تأليف در زمينه‏هاي گوناگون علوم و فنون استفاده كرده است. اما تكيه اصلي و سند مهم و كادر استخراج احاديث و روايات، همان كتاب جامع و دايرة‏المعارف‏گونه بحارالانوار علامه مجلسي بوده است و مي‏توان ادعا كرد كه هيچ عنواني در اين مجموعه نيامده مگر اينكه بحار يكي از منابع آن است.
اميد است كه جوانان و عامه مردم كه وقت و حوصله و بودجه كافي جهت خريداري كتابهاي گوناگون ندارند، ازاين كتاب به خوبي بهره ببرند و ساعات شيرين و خوشي را در پرتو اطلاعات گونه گون و جذاب و شيرين آن سپري سازند.
نكته آخر اينكه چنانكه خود از مؤلف محترم و نويسنده دانشور اين مجموعه شنيده‏ام لوح فشرده اين مجموعه نيز تهيه و در دسترس علاقه‏مندان قرار گرفته است؛ تا آنانكه دستي به كامپيوتر دارند به راحتي بتوانند از اين دانشنامه بهره برگيرند.
ارسال توسط کاربر : sm1372



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط